سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آنان را طاعت دارید که در ناشناختنشان عذرى ندارید . [نهج البلاغه]

آدمی را آدمیت لازم است

ما هستیم.اما !(دوشنبه 86 اسفند 20 ساعت 11:51 صبح )

سلام

حزب.گروه.جمعیت.ائتلاف.جبهه!مستقل.غیر مستقل.متحد.غیر متحد.متخصص.غیرمتخصص.اصلاح طلب.اصول گرا. اینها همه عناوینی هستند که به معنای واقعی کلمه کاربرد ندارند.مثلا یعنی آیا اگر کسی اسمش در جامعه مهندسین نباشد دیگر مهندس نیست؟! یا همینطور در مورد دیگر لیست های صنفی.یا اگر به اصول مان پایبند باشیم دیگر به دنبال اصلاحات در موانع و نقایص نیستیم؟! به بهانه ی انتخابات اخیرهشتمین مجلس شورای اسلامی دیدم بد نیست این مسئله را بررسی کنم.  مشکل اینجاست که اصلا ایده ی تشکیل احزاب و گروه ها در جامعه ای مانند ایران از پایه اشکال دارد.اگر به تنها جامعه ای که ایرانی ها بیشترین آشنایی را با آن در ظاهر دارند (به دلایل مختلف من جمله همان دلیلی که آنها نیز با ما آشنایند)یعنی امریکا نگاهی بیندازیم تا قدری این مسئله روشن می شود.جامعه امریکا در مباحث سیاسی اقتصادی... همیشه خود را در قالب دو حزب بزرگ دیده است .این دو حزب نه از سر اختلاف سلایق که از متفاوت بودن تفکر.نگاه.آرمان و شاید مهمترین عامل پایه های اقتصادی مختلف بوجود آمده اند.یکی خود را متکی بر تولیدات تسلیحات نظامی می بیند و دیگری بالکل توی عالم دیگریست.خلاصه اینکه یک چنین پایه هایی به همراه عوامل دیگر است که موجب به وجود آمدن یک پشتوانه ی ملی مردمی هم می شود. به علاوه اینکه اگر حزبی سر کار است دیگری بیکار نمینشید. تئوری میریزد.مشکلات را برسی می کندو راه حل ارائه می دهد.بهتر بگیم :به حزب مقابل کمک می کند که موفق شود .این تبلیغ برای خودش هم هست.اما آنها که با نگاه مسحور شده و مرعوب شده ی غرب داعیه ی حزب گرایی را در ایران سر دادند خیلی سطحی به این امر نگاه کردند.احزابی که اگر 1 روز بودجه ی مقرره ی خود را از دولت و از هر سوراخ دوست و دشمنی که فکرش را بکنید نگیرند  دیگر وجود ندارندو حاضرند تنها برای رسیدن به قدرت و نه خدمت از هر کاری و خرجی دریغ نکنند.احزابی که فقط خودشان. خودشان را قبول دارند. نان شان همه در یک سفره است.عقایدشان از پایه یکی است. اختلافات شان در بسیاری موارد از سلیقه شان نشات می گیرد. فقط در زمان انتخابات آن هم با دادن خشک و خالی لیستی از اسامی دیده می شوند و اگر سوابق شان را بنگری می مانی که اینها که تا همین چند روز پیش ضد هم بودند حالا چطور با هم شده اند. و احزابی که برای اینکه جا انداخته شوند صدا و سیما باید هر روز اخباری را ازشان توی حلقمان بریزدکه مثلا آنها را مردمی جلوه دهد! آن هم نه برنامه ای و نه راهکاری بلکه فقط مذاکرات با افراد که آیا درلیست ما باشند یا خیر.همه ی این احزاب نه تنها به سود مملکت نیستند که فقط انرزی هدر می دهندو... . جالب اینجاست که در انتخابات اخیر بعضی اشخاص در چند لیست نامشان به چشم می خورد که این کار وجود فلسفی این لیست ها را بی معنا تر می کند. جالب تر آنکه آنها که قبلا با هم بودند بعد از گذشت یک دوره فهمیدند که نه مثل اینکه آبشان تو یک جوب نمی رود که باز هم این امر یعنی پایه و اساسی غیر از مذاکرات شفاهی و کم ارزش برای قرارگیری دریک لیست وجود ندارد و نباید به صرف آن اعتماد کرد.وجود شرایطی که در بالا ذکر شد در کشورمان موجب می شود که فعالیت گروهها در ایران بی معنا باشد و همین باعث بوجود آمدن فرد گرایی در عرصه های مختلف مملکت شده است.با همه ی این اوصاف همه بدانند که ما در انتخابات شرکت می کنیم و رای می دهیم اما بدانید ادامه ی این روند که هرروز بر تعداد احزاب اسمی اضافه شودنه تنها به صلاح نیست.که در دراز مدت به جای رونق دادن به انتخابات از شور و شوق آن می کاهد.

به قول آن بنده خدا: ما را کجا می برند؟

متشکرم