سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حارث اعور به امیر مؤمنان گفت: «ای امیر مؤمنان!به خدا سوگند، من تو را دوست دارم» . [امام صادق علیه السلام]

آدمی را آدمیت لازم است

اوباما خوابتان نکند!(یکشنبه 87 خرداد 19 ساعت 4:15 عصر )

سلام
این بشر ! اوباما ر میگم! دیدی عجب ملت ر پیچوند اساسی؟!
از اون اول که اومد برای رقابت یک حرف های خیلی قشنگ و منطقی و با ایران مذاکره می کنیم و وای چقد از جنگ بازی بدم میاد و بوش تو چقد بدی و ....! اینا رو زد و ملتو خام کرد.از همون اولش هم به اینا گفتم : بابا! اینقد هوشنگ نباشین! اصلا یه همچون مملکتی مثل ما بی در و پیکر نیست که حالا یه نفر بیاد (هر چقدر هم خوب یا بد باشه) هر غلط و درستی که بخواد بکنه و بره پی کارشو بعد هم بهش بگن: بله.آقای رییس جمهور!! توی این 200 سالی که بودند 90 تارییس جمهور عوض کردن. دیگه به یک سیستم و بنیان رسیدن که امکان هر گونه نفوذ و دوام هرگونه تفکر و اقدام مغایر با سیاست های تعیین شده شونو از بین برده. اصلا کسی با اونچه که بعضی خوش خیالان در مخیله شون تجسم کرده بودن از همون اول کله پا میشه و اصلا کارش حتی به سناتوری و کمتر از اون هم نمیرسه چه برسه به (به قول خودشون) پرزیدنتی!
همونطور که دکتر مولانا هم در گفت و گوی خبری گفت (البته اگه این آقای مجری بذاره! بابا یکی جلوی این بشرو بگیره توی همه ی گفت و گو های خبری شبکه های 1و2و6رفته نمیذاره این مدعو حرف بزنه.مدعو فقط باید اونجا بشینه بلی یا خیر بگه !!) اصلا در روند فعالیت ها و اعمال آمریکا فرقی نمیکنه که حالا اون عیال کلینتون بشه رییس یا باراک اوباما یا هر کوفت و زهر مار دیگه (ببخشید.بعضی اوقات لازمه!) اینا فقط طرز حرف زدن وبیانشون فرق میکنه وگرنه برنامه ها همه قشنگ مدون و مرتب آماده ی اجراس.
جالب اینجاس که بعضی از این خوش باور ها نشستن برای خواب کردن خودشون داستان (نمیدونم از کجاشون؟!) در اوردن که نمیدونم آقا باراک اوباما مسلمونه! داره تقیه میکنه! اسمش هم اسم مولاس! بابا این و شیخ محمود شبستری ماس خیارو با هم توی یه کاسه می خوردن!! تو آمریکا شده احمدی دوم!!! اصلا این یارو ایرانیه! بوشهریه! می بینی رنگش چه شبیه ماست؟؟! اصلا نفوذیه .اینو بچه های اطلاعات شناسایی فرستادن بره اونجا رییس جمهور بشه دمار از روزگار آدم بدا در بیاره!! 
حالا بگذریم از قضیه ی نفوذ فوق العاده ی صهیونیست ها در آمریکا که خودش سر دراز داره ولی بعد این قضیه که یهو یک عده افتاده بودن تو ملت (از جمله خود صداسیما و مطبوعات که هر روز خبر لحظه به لحظه ی انتخابات آمریکا رو میدن که آدم فکر میکنه دوباره انتخابات شده باید بره به اوباما رای بده!! جمع کنید! خفمون کردین! حالا رقابت رفته به ایالت فلان حالا رفته به ایالت بهمان ! خود رسانه ها هم این وسط خواب شدن !بسه دیگه !  والا اینقدری که ما در ظواهر اونا متمرکز شدیم اگه اونا در بواطن ما دقیق میشدن الان پدرمونو در اورده بودن! که اوردن البته!! خبر نداریم.) برای تبلیغ این بشر و اونم نامردی نکرد و تو ایپک حق همه رو گذاش کف دستشون! یاد جریان صدر اسلام افتادم که :
بعد از اینکه کار اذیت و آزار مشرکان برمسلمون ها سخت شد واز خداوند طلب گشایشی کردند در رحمتی باز شد و آیه آمد: هجرت. چهارده نفر مخفیانه در رفتن و توی حبشه هم حبشی ها فکر کردند اینها بازرگان اند و به خوبی داشتن حال میکردن که از یه برده یک کاروان مکی اوضاع مکه رو پرسیدن طرف گفت آقا همه با محمد خوب شدن و جریان اتفاقی رو که در مکه افتاده بود براشون تعریف کرد اینها هم خوشحال گازشو گرفتنو بدون نامه نگاری با پیامبر و کسب تکلیف برگشتن مکه و دیدن زرشک! اوضاع بدتر شده که بهتر نشده! ....خلاصه اینکه ساده لوحانه فکر کرده بودن که اون همه خصومت وکینه ی مشرکین با یک اتفاق (که البته واقعیت نداشت) از بین می رود......(این قضیه قبل از اون هجرتی به حبشه بود که همه شنیدن)....*
منظور اینکه حواسمان جمع باشد....اغفال نشویم...
ببخشید طولانی شد
متشکرم

*مضمون از رمان : آنک.آن یتیم نظر کرده. نوشته :محمدرضا سرشار(رهگذر)  «مطالعه این کتاب رو به تمام آدم های دنیا هدیه می کنم»



محبت داریم یا.....؟(چهارشنبه 87 خرداد 1 ساعت 4:17 عصر )

سلام
این بیست روز ایام فاطمیه هم عالمی دارد برای خودش اگر بفهمیم...
یک سخنرانی از حاج آقا پناهیان رو بودم مطالب باارزشی گفت که برای من شخصا جای تامل داشت.
گویابعد از رحلت حضرت رسول (که صلوات خاصه خداوند بر ایشان و آل شان ببارد) جناب جبرییل روح الله نزد حضرت فاطمه زهرا (که رحمت ابدی خداوند بر ایشان و پدرشان و شوهرشان و دو پسرشان ببارد) می آمدند و ایشان رو از وقایعی که در آینده رخ میدهد تا انتهای عمر دنیا آگاه میکنند (ظاهرا آنچه جبرییل می گفته را حضرت امیرالمومنین هم مینوشتند که کتاب بزرگی می شود) انطور که بر می آید حضرت صدیقه طاهره خیلی به احوال امت شان اهمیت می دادند و دنبال می کردند . شما نگاه کنید یعنی ایشان هزار و چهارصد سال پیش از حال ما با خبر بودند.این چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ آیا غیر از این بوده که حضرت به ما علاقه و محبت داشتند؟ غیر از این یوده که بخاطر این محبت نسبت به ما نگران بودند؟
اما ما چطور ؟ آیا ما به ایشان علاقه داریم؟ احساس ما نسبت به فاطمه زهرا محبت و مودت است؟ یا یک احترام صرف بخاطر اینکه از ایشان یک خدای پاکیها و حیا و عفت دست نایافتنی ساخته ایم؟
اینقدر دلیل برای محبت و مودت نسبت به فاطمه اطهر وجود دارد که حتی اگر ایشان صدوهشتاد سال هم عمر پر برکت میکردند و به دور از هیچ آزار و اذیتی و هیچ واقعه ی دلخراشی در کمال عزت و احترام به مرگ طبیعی رحلت می نمودند  باز باید دلهامان مالامال از محبت و مودت ایشان می بود و اگر از آن مودت می مردیم هم ارزش داشت.
اگر کربلا نمیگذارد دین از بین برود  فاطمیه نمی گذارد دین یک ذره از مقام و منزلت خود در عرش الهی پایین بیاید.

سلام بر تو.....



سال های نامدار یا وقتی سال ها را صدا میکنیم!(یکشنبه 87 اردیبهشت 8 ساعت 12:3 عصر )

سلام
یادم میاد بچه که بودیم(یاد آن دوران جهالت بخیر!عالمی بود برای خودش!یک بار در خواب دلتنگ آن دوران شدم و در همون حال گیج ومنگی بخاطر اینکه چرا بزرگ شدم و آن روزهای زیبا را از دست دادم گریه ی مشتی ای کردم!! خدا رحمت کنه ذی حقوق رو!) آره داشتم میگفتم اون موقع اول سال که میشد می گفتن سال خوک (!)تموم شد حالا امسال سال میمونه (!) بر فرض مثل.به خودم میگفتم مگه سال هم اسم داره؟ اون هم حیوون!!؟جل الخالق!حالا نمی دونم فکر کنم یه شاخه ی یونانی داره.یا شاید هم چیز دیگر.
این طور که به نظر میرسد حضرت آقا این ایده را برای اولین بار در نوروز 78 عملی کردند که ما برای صدا کردن سال ها کمی مودب تر باشیم و آن ها را به نام حیوان صدا نکنیم!! آخه این بنده خدا ها هم دل دارند(!) ترتیب آنها هم تا الان ظاهرا بدین صورت بوده که در ذیل می آید:
ـ سال 1378سال «امام خمینی (ره)»
ـ سال 1379سال «امیرالمومنین (ع )»
ـ سال 1380سال «اقتدار ملی و اشتغال آفرینی»
ـ سال1381سال «عزت و افتخار حسینی»
ـ سال1382سال «نهضت خدمت‌گذاری»
 ـ سال1383سال «پاسخگویی سه قوه به ملت ایران»
ـ سال 1384سال «همبستگی و مشارکت عمومی» 
ـ سال1385سال «پیامبر اعظم (ص)»
- سال1386سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی»
 ـ سال 1387 سال «نوآوری و شکوفایی»

بله ! خلاصه امسال دهمین سالی است که داریم برای سال ها ارزش قایل می شویم و مثل آدم صداشان میکنیم آن هم با نام های با مسمی(که خوانده می شود با مسما !) اما در پس این موضوع چه میگذرد؟ آیا؟ واقعا؟! آیا اصلا اگر این نام ها چیز دیگری بودند تفاوتی می کرد؟ ( هم خود سال و هم ما؟) و دیگر آنکه این نامگذاری تا چه حد موفق بود ؟ و به عبارت بهتر ما چقدر در هر سال توانستیم به اهداف آن نام(صرفا) برسیم؟ چقدر در زمینه آن کار کردیم؟ چه کسانی فعالیت کردند؟ و چرا؟ و آیا در حدی بود که می بایست این نام را در هر برنامه و مجله و بیلبورد و سخنرانی های رسمی صرفا بیان کنیم که نکند یادمان برود که امسال سال چه بود؟ و یا اینکه یک سازمان بیاید یک کتاب سفارشی چاپ کند که نام این سال در پرتو فرمایشات رهبری و خداحافظ شما ؟؟! دهان رهبری را بستید؟(شرمنده) یا ما را چیز فرض کردین؟و یا اینکه یک مقام رده بالا بیاید و در حین گزارش کاری خود هم گوشه ی چشمی بنماید و از پیشینه ی این نام در کشور و دستاورد های صورت گرفته در راستای آن صحبت براند و به به ای (!) بکنیم و....
بگذریم. گرچه نمیتوان همه چیز را هم منفی دید اما این قصه سر دراز دارد و ما هم تنبل هستیم.الحمدلله
بیایید سعی کنیم جور دیگری به آن نگاه کنیم.
ممنونم 



از مظلومیت الهام تا گریه ی دانش!(چهارشنبه 87 اردیبهشت 4 ساعت 12:26 عصر )

سلام دانش جان!
خوبی؟ سلومتی؟ آقا خدا بد نده! اااااا مرد که گریه نمی کنه! زشته !زشته!(به همراه حرکات مورب دست!)
آقا واقعا دیدن 20:30 دیشب کسب توفیقات خاصه ی حضرت حق را می طلبید که به حمدالله!(خواهش می کنم. قربون شما.آقا استدعا دارم!) ما تونستیم به این امر بس پر فضیلت نایل بشیم!! و اندک دقایقی رو همراه آقای دکتر دانش (که آخرش ما نفهمیدیم :علم: بهتر است یا ثروت چه ربطی به :دانش: داره؟! و اصولا آیا در صورت اتحاد این دو با هم (همچون خود آقای دکتر دانش که سر وکارشان با ثروت عمومی بود!) مشکلی پیش می آید؟ آیا؟! و غیر اصولا اینکه آیا دل آقای دانش از مظلومیت آقای الهام به درد آمده بود که سر سخنرانی بغض گلویش ترکید و ما را هم با خود هم نوا کرد؟!!یا از چیز دیگری؟) به یاد دوران بسیار سخت .... (شما با نظراتتان جای خالی را پر نمایید)بیفتیم!
به هر حال دانش جان! خسته نباشی! (باز هم شما بگویید چرا دانش نباید خسته باشد!)

پیوست(!):لطف کنید ! بله ! شما دوست عزیز ! لطفی بکن جواب این 2 سوال بالا را با نظر خودت بگو.بلکه فرجی شد.

پیوست 2:اینقدر پرانتزهای تو در تو زدم که خودمم نمیتونم بخونمش مثل آدم!! شرمنده! ببخشید.



حاج آقا مسئلتون!!!(چهارشنبه 87 فروردین 28 ساعت 4:5 عصر )

خدمت علما فقها اساتید اداکتیر (جمع مکسر فارسی دکتر که از آن سینوس گرفتیم!!)دانشمندان دانشجویان دانش پزوهان و دانش نجویان(!!) پرسشی داشتم:
اصولا رابطه ی بیماری هلندی که ظاهرا مدتی است گریبان گیر گریبان ما شده است(!) با بعضی از حرکات عرصه ی سیاسی و هنری سطح بالای هلند که از سویی دیگر برای ما خفقان ایجاد کرده اند چیست؟
و غیر اصولا (!) اصلا آیا این بیماری هلندی بطور کلی آیا واگیر دارد ( که یهو ما رو هم بگیرد!) یا نه ؟

و دیگر آنکه اصلا چی شد که اینجوری شد؟

و بعدی آنکه: آقا ببخشید! دیگه تکرار نمیشه!



کدام نوآوری؟ کدام شکوفایی؟(سه شنبه 87 فروردین 27 ساعت 3:36 عصر )

سلام
اصولا صرف اینکه امسال سال نوآوریست دلیل بر این نیست که حال باید بر همه چیز و همه کس به دید قالب کردن یک نوآوری درآن نگاه کرد! خوشبختانه ما در زمینه ی استعداد نوآوری در کشور واقعا عجیب غریب هستیم. همین چند روز پیش بود که تیم ایران در نمایشگاهی روسیه مقام اول اختراعات را کسب کرد. اما پس چرا از این پتانسیل بالا استفاده نمی شود و مشکل از کجاست؟ بهتر است بنده بگویم نمیدانم! تا خیلی به مشکل بر نخوریم!! اما می توان آن را مثل رودهای خروشان و پر آبی را دید که به جای زمینهای کشاورزی به یک مرداب فرو میرود (نه نه نه نه! اشتباه نکنید ! منظورم اصلا زاینده رود نیست که تا چند سال پیش بر وسعت باتلاق گاو خونی می افزود! و منظورم از (تا چند سال پیش ) هم اینه که الان نمیدانم هنوز هم می ریزد؟ آیا؟!    به هر حال بعدا بیشتر تبادل نظر میکنیم



خوب شد بهار شد ها!!(یکشنبه 87 فروردین 18 ساعت 10:58 صبح )

سلام.سال نوتون مبارک . خیلی تبریک می گم. جاتون خالی تعطیلات زدیم سفر.اساسی .برا همین نبودم دیگه!سال تحویل پابوس امام رضا بودیم و بعدش هم زدیم ولایت.تهشهم یه سری زدیم بندر عباس! کلا سفرکی بود کوچولو موچولو!! هه هه هه هه خندیدم! آقا خوب شد این بهاره اومدا ! (بهاره رو که نمیگم منظورم اون بهاره ! بابا اصلا بهاره کیه این وسط ؟ اه!)وگرنه من یکی که داشتم از این همه برف و سرما و خشکی و هزار جور کوفت و زهرمار دیگه خسته می شدم. انصافا باید به هواشناسی دس مریزات(!!) عرض کنیم بخاطر این تصمیم به موقع(بدون شرح!!!) راستی شنیدم امسال باید از خودمون همچین یه جورایی شکوفه در وکنیم !!  فک کنم باید خیلی کار سختی باشه ها ! (نمی دونم چرا هی از علامت تعجب استفاده می کنم؟! ااااا دیدی بازم گذاشتم! چه جالب؟! ظاهرا علاقه ی مرموزی به استفاده از تعجب دارم! بعدا میگم چرا) من فک کنم برا شروع مطالعه مجله ی نوآور خوب باشه! (بیا !! دیدی چی شد؟ مفتی مفتی تبلیغات بازرگانی هم کردیم! یادم باشه بعدا حتما یه فحش بهش بدم تا حسابمون پاک شه!!) ولی توجه کردین این کلمه ی شکوفایی و شکفتگی و ... اینها که حرفش هست چقد متناسب با بهاره! ( اه بازم شروع شد!!ببین هرچی تو بگی) همش شکوفه اس دیگه! خب انگار داره بلند میشه .بعدا میام مطلب میدم اساسی. موفق باشید .امیدوارم امسال بتونید خوب همچین خودتونو شکفته کنین !! (به هر حال سالی که نکوست از بهارش با این همه شکوفه پیداس!!)